January 29 2023 - يکشنبه ۰۹ بهمن ۱۴۰۱
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
بهترینها: روز چهارم اسفند 1305 شمسي لايحه تأسيس راهآهن سراسري ايران به تصويب نمایندگان مجلس شوراي ملي رسيد.
یکی از مهمترین لایحه هایی که در سال 1305 شمسي به مجلس ارائه شد، لایحه تأسیس راه آهن سراسری بود که بحث های فراوانی درپی داشت . اين لايحه از سوي مهديقلي هدايت، وزير فوايد عامه به مجلس شوراي ملي ارايه شد .
مهديقلي هدايت (مخبرالسلطنه) در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن محمره (خرمشهر) به جز (بندر گز) مينويسد: «اول اسفند 1305 من پيشنهاد راهآهن را به مجلس بردم. منالغرائب، مصدقالسلطنه مخالف شد که در عوض قندسازي بايد داير کرد. راهآهن منافع مادي مستقيم ندارد. گفتم از راهآهن منافع مادي مستقيم منظور نيست. منافع غيرمستقيم راهآهن بسيار است. نظميه يا نظام هم منافع مادي ندارد، ضروري مصالح مملکتاند. قند هم به جاي خود تدارک خواهد شد و اثبات شيء نفي ما عـدا نميکند.» . دکتر مصدق اعتقاد داشت که هزينه و زمان اجراي چنين طرحي توجيه اقتصادي و فني ندارد.
تا سالها راهآهن سراسري ايران همچنان که دکتر محمد مصدق پيشبيني کرده بود تنها به عنوان يک خط حمل و نقل داخلي برجاي ماند و به علت محدوديت روابط ايران و اتحاد شوروي هرگز به طور عمده و مقرون به صرفه از اين خط استفاده نشد. دولت بريتانيا از همان ابتدا اعتقاد داشت که اين خط آهن از شمال به جنوب کشيده شود، تا بتواند جهت حمله احتمالي به روسيه و سپس شوروي پس از انقلاب اکتبر 1917 استفاده شود.
حسين مکی در كتاب تاریخ بیست ساله ایران نقل مي كند كه احمدشاه نيز در پاسخ به پيشنهاد انگليسيها براي مفتوح ساختن باب مذاکره در مورد کشيدن راهآهن گفت : « راهآهني که به صلاح و صرفه ايران است، راهآهني است که از دزداب (زاهدان فعلي) شروع ميشود و مسير آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاه متصل شود، يعني از شرق به غرب ايران، چنانکه از زمان داريوش هم راه تجارت هندوستان در آسيا و سواحل مديترانه همين راه بوده است و اين راه براي ملت ايران نهايت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت، ولي راهآهن عراق به منجر خزر فقط جنبه نظامي و سوقالجيشي دارد و من نميتوانم پول ملت را گرفته يا از کشورهاي خارج وام گرفته و صرف راهآهني که فقط جنبه نظامي دارد نمايم.» و در ادامه نيز نقل مي كند كه نايبالسلطنه هندوستان در سال 1291 شمسي در مجلس عوام انگلستان گفته است : «در مدت 20 سال تأييد کردند که هندوستان بايد محاط باشد، در يک حلقه کوهها و صحراها که بدون تلفات زياد و پول، غيرقابل عبور باشد. اين سياست، هندوستان را از هر حملهاي حراست کرده و هيچ ملتي حق عبور از اين منطقه حمايت شده را نداشت؛ اما اگر اين راهآهن، راهآهن غربي- شرقي ايران ساخته ميشد، آن وقت تمام آن سياست به خطا بوده و به ما ميگويند، اين اصول را نپذيريد که سياست حقيقي هند عبارت است از باز کردن سرحدات آن به طرف مغرب.»
با اينکه همگان به سودمندي راهآهن شرق و غرب چه از لحاظ تجاري و چه از لحاظ نظامي، آگاه بوده و اعتقاد داشتند که اين مسير کاربردهاي فراواني دارد، ولي رضاشاه آن را نپذيرفت. ميتوان تصور کرد که اين موضع رضاشاه در درجه اول مربوط به نفوذ انگليس بر ارکان دولتش بود و از سويي رضاشاه هميشه نسبت به روسيه نظر نامساعدي داشت و در آن هنگام مخالفت با شوروي را ارجح ميدانست.
دنیس رایت در کتاب انگلیس ها در میان ایرانیان مينويسد: « تا پايان دوره قاجار هيچ خط آهن طويلالمسافتي در ايران کشيده نشده بود، در نتيجه هيچگونه قصوري که از جانب بريتانيا باشد، نبود . جوليوس دو رويتر از ميان جنبههاي متعدد امتياز وسيع و همه جانبهاي که در سال 1872 از شاه کسب کرده بود، در وهله نخست به راهآهني دل بسته بود که اميد داشت بين درياي خزر و خليج فارس بکشد. دولت بريتانيا از خطري که روسيه را متوجه ايران ساخته بود، بيش از پيش نگران شده بود. سخت عقيده داشت که چنانچه راهآهني بين خليج فارس و درون ايران موجود نباشد، کمک نظامي بريتانيا به ايران در صورت حمله روسيه از شمال غيرممکن خواهد بود.»
روز يکشنبه 23 مهرماه 1306 در بيرون دروازه گمرک ، كلنگ راه آهن توسط رضاشاه بر زمين زده شد و تکميل آن 11 سال به طول انجاميد و هزينه آن عمدتا از محل ماليات ويژهاي که بر چاي و قند و شکرتامين شد و کسري آن نيز از طريق وامهاي بانکي و اعتبارات دولتي فراهم گرديد .
اولین کمپانی که در امر نقشه برداری و ساختمان راه آهن سراسری نماینده اش را به ایران فرستاد کمپانی ساختمانی یونس آمریکایی بود. پس از بررسی های متعدد كه توسط مهندسان مشاور آمریکایی انجام شد ، مقرر گرديد که مرحله نخست خط آهن در جهت کلی شمال شرقی- جنوب غربی از دریای خزر به خلیج فارس احداث گردد . ملاحظات سیاسی و نظامی بیش از همه ذهن رضاشاه را مشغول كرده بود . ملاحظاتي چون پرهيز از احداث هرگونه خط شمال به جنوب و شرق به غرب و يا دوري گزيدن از مرزهای هند، عراق و ترکیه هم دوری گزیند و حتی الامکان نيز از خطوط آهن شوروی در آذربایجان شوروی و جمهوری های آسیای میانه و نیز از شبکه راه آهن بریتانیا در عراق و هند فاصله گیرد . همچنین تصمیم گرفتند که خط به هیچ شهر بزرگ به استثناء پایتخت نرود و بیشتر از مناطق چادرنشین که تسلط بر آنها برای حکومت مرکزی اهمیت شایان دارد، بگذرد.
مي توان گفت راه آهن سراسری ایران در حقیقت یک خط آهن نظامی برای امپراتوری انگلیس بود و نه یک راه آهن تجارتی و ترانزیت یا مسافرتی برای ایرانیان . امپراتوری انگلیس از اینگونه راه آهن ها در همه مستعمرات خود از جمله هند و مستعمرات آفریقایی ساخته بود و این خط آهن نیز یکی دیگر از آنها به شمار میرفت . زرنگی بزرگ انگلیسیها در این مورد آن بود که برای ساختن این راه آهن حتی یک لیره خرج نکرد .
دولت انگلیس پس از پایان جنگ اول مهمترین دشمن خود را بلشویکهای روسیه میدانست و سعي داشت در موقعيت مناسب نفرت خود را آشكار كند . نظامیان انگلیس بهترین نقطه برای حمله ای احتمالی به شوروی را ناحیه صحراهای مسطح و کم جمعیت ترکمنستان و قزاقستان تشخیص مي دادند و لذا به رضاخان تحميل نمودند تا راه آهن را به آن ناحیه برساند تا در حداقل زمان و کوتاهترین مسیر ممکن خود را از خلیج فارس به شوروی برسانند و با ساختن بندری کوچک در نقطه انتهایی راه آهن سراسری در جنوب شرقی دریای خزر ، قطعات کشتیهای جنگی خود را سریعا به دریای خزر رسانده و با ساخت آن، دریای خزر را در اختیار بگیرند و از ناحیه شرق دریای مازندران به داخل خاک شوروی نفوذ کرده و سرزمینهای کم جمعیت این ناحیه را به سرعت تصرف کنند .
روزنامه های غربی در آن زمان نوشتند که شاه ایران راه آهنی ساخته که از«هیچ کجا به هیچ کجا میرود» . از بندری بی نام و نشان در خلیج فارس به بندری بلا استفاده در حاشیه شرقی دریای مازندران . مسیر واقعی راه آهن شمالی جنوبی ایران که حتی از زمان قاجار پیشنهاد شده بود و سپس مجالس اول ایران آن را تصویب کرده بودند بدليل عدم تخصيص بودجه بلاتكليف ماند . خط آهني كه از بندر عباس به شیراز و اصفهان رفته و با عبور از تهران به مهم ترين بندر تجارتی آنزمان يعني بندر انزلی مي رفت .
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي